یه بار فرودگاه بودیم دیدیم یه دختر خوشکل و معصوم وایساده یه گوشه داره واکس میفروشه. دلمون سوخت با دوستم گفتیم بریم ازش بخریم و کمکی کرده باشیم . خلاصه رفتیم پیشش گفتیم "خانوم دونه چند؟" برگشت گفت "70000 تومن" ... گفتم "مگه این واکسو از چی ساختن خانوم؟"... چشتون روز بد نبینه یه لبخندی زد و گفت " آقا اینا خاویاره واکس نیست!
برای حمایت از ما و همچنین کسب درآمد کلیک کنید
:: برچسبها:
جوک ,
لطیفه ,
:: بازدید از این مطلب : 453
|
امتیاز مطلب : 126
|
تعداد امتیازدهندگان : 26
|
مجموع امتیاز : 26